روزی هیجان انگیز در باغ وحش
باران جونم
بلاخره من و بابایی موفق شدیم تو رو برای اولین بار به باغ وحش ببریم.
فدای اون هیجان و شادی بی حد و اندازه ات ...
عزیزم اونقدر خوشحال شده بودی که نمیدونستی چه کار کنی
عکس همه ی اون حیوونا رو نشونت داده بودم اسم بیشتر اونها رو هم بلد بودی
باران در حال بازدید از پرندگان
باران محو تماشای میمونها
باران و بابایی
اون قدر خوشحال بودی که نمیدونستی چه کار بکنی
باران خوشحال داره پرنده های رو نگاه میکنه
و اما در اخر عکس با آقا شیره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی