جوجوی ما خانم تر و بزرگتر میشه
سلام عزیزترنم
عشقم نفسم
چند وقتی بود که نتونستم برات بنویسم و عکسهای نازت رو بزارم
تو این چند ماهه خیلی خیلی بزرگتر و خانم تر شدی
روز به روز داری مستقل تر میشی و کارهای خودت رو انجام میدی
دیگه باران جوم خودش با قاشق چنگال غذا شو میخوره ولی خیلی دور و برش رو کثیف میکنم طوری که من بعد از غذا باید یه مدت طولانی خونه رو تمیز کنم فدای اون غذا خوردنت ...
دیگه خودش لیوانشو میگیره دستش و آب میخوره تازه اینم بگم که چایی هم خیلی دوست داره
وقتی میریم حموم میگی خودم سرمو میشوم
وقتی میریم بیرون میگی دست منو نگیرید خودم راه برم
وقتی میوه میارم خودت میخواهی پوست بکنی
وقتی من نماز میخوانم تو هم چادر سرت میکنی و با من به خودت الله و اکبر میکنی
وقتی میخواهم بریم بیرون خودت لباسی رو که میخواهی بپوشی انتخاب میکنی
دیگه بیشتر کلمات رو بدون هیچ اشتباهی میگی
وای زبونت خیلی شیرینه دخترکم
موهای نازت رو هم خودت شونه میکنی و کرم هم به صورت نازت میزنی
امان از موقعی که صدای زنگ تلفن در بیاد باران خانم باید با تلفن کلی حرف بزنه
و هزار تا کار دیگه که یکی از یکی شیرین تره برای من و بابات
عاشقتم زیبا ترینم